سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
بهترینِ برادرانتان، کسی است که عیب هایتان رابه شما هدیه کند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
امروز: شنبه 103 اردیبهشت 15

حرف اول :

به فاصله بین انگشتات نگاه کن.... باید یکی رو پیدا کنی که این فاصله رو پر کنه

- یه عربه میاد تهران یدونه پرشیایه صفر میبینه میزنه شیششرو خورد میکنه صاحابش میبینه میگه مگه مرض داری؟ طرف میگه...اه مال تو بود؟ فکر کردم مال شوکته

- ترکه پری دریایی میبینه میگه : وای تو چقدر خوشکلی . زن من میشی ؟

پری میگه: من که آدم نیستم . ترکه میگه : فکر کردی من آدمم

- یه روز یه ترکه میره خونه رفیقش .وقتی میخواد بلند بشه بره رفیقش میگه حالا که ظهره نهار رو بخور بعد برو. ترکه میگه باشه . نهار رو میخوره بلند میشه که بره رفیقش میگه آخه با معده پر کجا میری ؟ یه چرت بزن بعد برو. ترکه میگه باشه .یه چرت میزنه بعد بلند میشه که بره رفیقش میگه بشین یه دست تخته بزنیم بعد برو. میگه باشه. یه دست تخته میزنه بعد بلند میشه بره رفیقش میگه الان که شب شده شام رو بخور بعد برو. ترکه میگه باشه. شام رو میخوره بعد بلند میشه بره رفیقش میگه این موقع شب کجا میخوای بری ؟ بخواب صبح برو. ترکه میگه باشه. میخوابه صبح بلند میشه بره رفیقش میگه صبحانه چی؟ ترکه میگه نه دیگه مرسی زن و بچه تو ماشین منتظرند

- از یه ترکه می پرسن چهار شیشتا چند تا میشه یه کم فکر میکنه مغزش رگ به رگ میشه.

- ترکه میره خونه میبینه بویه گاز میاد به زن و بچههاش میگه برق و روشن نکنید من کبریت اوردم

- ترکه رو میفرستن دنبال نخود سیاه پیداش میکنه

- ترکه باباش میمیره میخواسته خاکش کنه جو میگیرتش باراندازش میکنه

- ۵۰۰ سال پیش در چنین روزی ترک ها سنگ توالت را اختراع کردن ! و یکصد سال بعد ایرانی ها با گذاشتن سوراخ آن را کامل کردند

- یک نفر زنگ میزنه به جایی و میگه: آقا اونجا شماره ۲۲۲۲۲۲۲ هست؟ جواب میشنوه: بله، درست گرفتید. میگه: آقا! من انگشتم توی سوراخ شماره۲ گیر کرده، تو رو خدا به آتشنشانی خبر بدین بیان منو نجات بدن

حرف آخر:

اتفاقهای منفی را با واکنش مثبت پاسخ دهید


 نوشته شده توسط بهادر حدادی در شنبه 85/6/25 و ساعت 7:20 عصر | نظرات دیگران()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 0
مجموع بازدیدها: 3550
جستجو در صفحه

خبر نامه